سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

اشک شفق

 
 

دل نوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی

 
 
علی اسماعیلی وردنجانی
علی اسماعیلی وردنجانی

دلنوشته ها و سروده های علی اسماعیلی وردنجانی در مدح و منقبت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
ali.esmaeeli11@chmail.ir

 

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

دانلود ابتهال،تلاوت، مداحی، دعا

 

مطالب اخیر

نوحه شرح ام الکتاب

نوحه آمد محرم

دانلود به روز ترین نسخه کتاب دیوان عشق

یا حسین علیه السلام

دوباره محرم رسید

 

آرشیو مطالب

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) (97)

حضرت امیر الموءمنین علی (علیه السلام) (183)

حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) (109)

حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام ) (38)

حضرت امام حسین (علیه السلام ) (173)

حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) (13)

حضرت امام محمدباقر(علیه السلام) (20)

حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) (31)

حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) (18)

حضرت امام رضا(علیه السلام ) (52)

حضرت امام محمد تقی(علیه السلام) (24)

حضرت امام علی النقی(علیه السلام) (16)

حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام) (25)

حضرت ولی عصر(عج الله تعالی فرجه) (233)

اصحاب و یاران حضرت امام حسین (علیه السلام) (153)

سروده های دیگر (186)

کتاب های الکترونیک (4)

 
 
 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 840487
بازدید امروز :487
بازدید دیروز : 276
تعداد کل پست ها : 1380

 

نوحه شرح ام الکتاب

یا حسین(ع) جان ما به قربانت
جان به قربان کام عطشانت

یا حسین(ع) شرح ام الکتابی
یا حسین(ع) نوری تو آفتابی 
تا ابد بر جان ما می تابی
شیعیان جمله سر به فرمانت

تو سراپا شوری و فریادی
دشمن هر ظلم و هر بیدادی
می دهی بر ما درس آزادی
داده ای جان در راه ایمانت

کشته شد هفتاد و‌ دو همسنگر
کشته شد هم اکبر(ع) و هم اصغر(ع)
کشته شد علمدار دلاور
شد فدای تو جمله یارانت

سر جدا می گردد از پیکرت 
به اسارت می رود خواهرت
می زند تاول پای دخترت
زین مصیبت یک جهان گریانت

چون نداری دیگر همسنگری
می شود راس تو خاکستری
خواهری مانده با چشم تری
دست غم دارند بر سر طفلانت

جسم تو زیر صدها شمشیر
خواهرت از داغت می شود پیر
می کشد او از دل آه شبگیر
می کند اما بوسه بارانت

جسم تو بر روی خاک صحرا
رأس خونینت بر نی واویلا
خانه ی غم شد از داغت دل ها
عالمی گردیده است حیرانت

روی نی رأست می خواند قرآن
پای نی از داغت گریان طفلان
ناله ها می رود تا آسمان
بس که جان سوز است مولا الحانت

می رسد چون که کاروان به شام
می خورد بر سر تو سنگ از بام
تا غمی افزون گردد بر آلام
جان فدای موی پریشانت

راس تو در خرابه ای در شام
در طبقی بود شبیه طعام
می شود مهمان جمع ایتام
تا شود رقیه(س) به قربانت



شنبه 04 تیر 7 | نظر بدهید

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin